مریم:
طوریم نیست. یادمه یه وقتایی از خودم میپرسیدم چرا خدا ما رو نمیبینه؟ همیشه دوست داشتم پسر باشم، مدام تکرار میکردم خدایا اگه وجود داری جواب بده، حداقل یه نشونه! تا این که اوضاع یه کم خوب شد، البته من این طوری فکر میکردم... بی خیال. یه کارایی باید زود تر انجام میشد که نشد. اینم بگمها، ناراحت نیستم. دختر که نمیتونه خودش انتخاب کنه. اگه شانس باهاش یار نباشه کارش تمومه.
نویسنده | فرشید ابوالحسن زاده |
تعداد صفحه | 76 |
قطع | جیبی |
جلد | سلفون مات |
شابک | 978-600-95507-6-0 |